»» لاطایلات باب
حسینعلی بهأ انبوه پر شمار مردم را که به
ادعای خدایی او وقعی نمی گذاشتند در شمار غافلین می خواند و در جواب کسانی که از او می پرسیدند: تو که خود را خدا می دانی، چرا بعضی از مواقع می گویی ای خدا، و در بعضی از نوشته هایت از او استمداد می طلبی؟ می گوید:
«
یدعو ظاهری باطنی و باطنی ظاهری لیست فی الملک سوای ولکن الناس فی غفله مبین».
(45)
(
باطن من ظاهر من را می خواند و ظاهرم باطنم را، در جهان معبودی غیر از من نیست، لیکن مردم در غفلت آشکارند).
و در
کتاب بدیع نیز آمده است:
«
انه یقول (خود بهأ) حینئذ اننی انا الله لا اله الا انا کما قال النقطه (سیدباب) من قبل و بعینه یقول من یأتینی من بعد».
(46)
کتاب «
بیان» کتاب آسمانی! باب
سیدعلی محمد باب پس از ادعای نبوّت، مطالب بی سر و ته خود را در قالب کتاب به پیروان خود عرضه کرد.
اعتضادالسلطنه که خود معاصر باب بوده در این باره می نویسد:
«
و از مزخرفات خود بعضی را قرآن و برخی را مناجات نام نهاد و به آنها داد که به جای قرآن مجید و صحیفه سجادیه آن کلمات را قرائت کنند. . . ». (47)
باب در کتاب تفسیر سوره یوسف، خود را العیاذ باللّه از خاتم النبیین بالاتر دانسته، به این دلیل که مقام محمد «صلوات الله علیه و آله» مقام الف بود و مقام من نقطه!!.
(48)
باب کتاب اساسی تعلیماتی خود را بیان نامیده و طبق معمول خود، اساس تقسیمات آن را بر 19 گذاشته و کتاب را به 19واحد و هر واحد را به 19باب تقسیم کرده است ولی خود او یا علمش کفایت نکرده که این کتاب اساسی خود را تمام کند!! زیرا فقط 11واحد را نوشته و کتاب را ناتمام گذارده و اتمام آن را به «
من یظهره الله» حوالت کرده است. . . خود باب بیان عربی را تا واحد یازدهم بیشتر نتوانست بنویسد خلیفه او (صبح ازل) نیز فقط بیان فارسی را تا واحد یازدهم تکمیل کرده است.
(49)
معمولاً نامه ها و کتب باب با خطبه و مناجات و حمد خدا شروع می شود و در این قسمت درست تقلیدی ناقص از قرآن کریم است و حتی اغلب عبارات قرآن مجید را بعینه یا با تفاوت جزئی به نام خود آورده است و از این حد که می گذرد و به مطلب می پردازد، سنگینی و اغلاط و اشکال آن شروع می شود و اغلب اوقات کلمات مخالف قواعد صرف و جملات ناسازگار با اصول نحو در آن پیدا می آید. صاحب کتاب «باب و بها را بشناسید» برای نمونه قسمتی از نوشته های او را نقل کرده و نموداری از اسلوب ثقیل و متصنع و مغلوط او به دست داده است و ما نیز قسمت هایی کوچک از کتب مختلف او نقل می کنیم تا نمونه ای به دست داده باشیم و بر داوری ما در اسلوب نگارش غلط و عامیانه وی شاهدی عادل باشد. اینک قسمتی از لوحی که پیروانش سخت بدان می نازند:
«
آثارالنقطه جل و عز البیان فی شؤن الخمسه من کتاب الله عز و جل کتاب الفأ بسم الله الأبهی بالله الله البهی البهی، الله لا اله هو الابهی الابهی الله لا اله الا هو البهی البهی، الله لا اله الا هو المبتهی المبتهی، الله لا اله الا هو المبهی المبهی، الله لا اله الا هو الواحد البهیان. ولله بهی بهیان بهأالسموات و الارض و ما بینهما و الله بهأباهی بهی و لله بهی بهیان بهیه السموات و الارض و ما بینهما و الله بهیان مبتهی مبتهأ ولله بهی بهیان ابتهأ السموات و الارض و ما بینهما ولله بهیان مبتهی مبتها».
(50)
این بود مقدمه لوحی که بهائیان خیلی به آن اهمیت می دهند و خواننده خود درک می کند که سراسر این جملات از لحاظ معنی نارسا و از لحاظ لفظ خلاف اصول علم صرف و تصریف لغات در عربی است. تازه اینکه مقصود نویسنده چیست؟! معلوم نیست. به همین جهت باز قسمت های دیگری از این لوح مهم!! را می آوریم تا خواننده را اطلاع بیشتری بر سبک و اسلوب مدعی و بدعت گذار بی مایه حاصل آید:
«
هذا کتاب من عندالله المهیمن القیوم الی من یظهره الله انه لا اله الا انا العزیز المحبوب ان اشهد انه لا اله الا هو و کل له عابدون. انا قد جعلناک جلالا جلیلا للجاللین و انا قد جعلناک جمالا جمیلا للجاملین و انا قد جعلناک عظیمانا عظیماً للعاظمین و انا قد جعلناک نوراً نوراناً نویراً للناورین و انا قد جعلناک رحماناً رحیما للراحمین قل انا قد جعلناک عزاناً عزیزاً للعاززین قل انا قد جعلناک حباناً حبیباً للحاببین. . . ».
(51)باز از همین لوح معروف که بهائی ها آن را در حق میرزا حسینعلی می دانند:
«
تبارک الله من رب ممتنع منیع و تبارک الله من ملک مقتدر قدیر و تبارک الله من سلط مستلط رفیع و تبارک الله من عظم معتظم عظیم و تبارک الله من شمخ مشتمخ شمیخ و تبارک الله من بذخ مبتذخ بذیخ و تبارک الله من فخر مفتخر فخیر و تبارک الله من ظهر مظتهر طهیر و تبارک الله من قهر مقتهر و قهیر و تبارک الله من غلب مغتلب غلیب. . . الخ».
(52)
این است آنچه به اسم «
کتاب» برای معتقدین به خود آورده و لطف کلام در این است که این نوشته ها را «
معجزه»ی خود می داند. معجزه ای که نه سر دارد نه ته! نه از لحاظ ادبی اهمیتی را حائز است نه از لحاظ دینی یا فلسفی یا علمی. برای نشان دادن اسلوب مکرر و دراز نویسی لاطائل وی من عقیده دارم همین مقدار کافی است. ولی برای این که توهمی نشود که ما یک قسمت را فقط ذکر کرده ایم، اینک نمونه های دیگر:
«
یا خلیل بسم الله الا قدم الا قدم بسم الله الواحد القدام بسم الله المقدم المقدم بسم الله القادم القدام بسم الله القادم القدام بسم الله القادم القدوم بسم الله القادم القدمان (بعد از 25بار تکرار دیگر) بالله الله الواحد القدام بالله الله المقدم المقدم بالله الله القادم القدام، بالله الله القادم القدوم بالله الله القادم القدوم (بعد از ده سطر دیگر به همین نحو تکرار) الله لا اله هو الاقدم الاقدم، الله لا اله الا هو الواحد القدام. الله لا اله الا هو المقدم المقدم. الله لا اله الا هو المقدم المقدم. الله لا اله اله هو القادم القدام. الله لا اله الا هو القادم القدوم. الله لا اله اله هو القادم القدمان. الله لا اله الا هو القادم المتقدم (بعد از ده سطر دیگر به همین نحو) اننی انا الله لا اله الا انا الاقدم، اننی انا الله لا اله انا الاقدم اننی انا الله لا اله الا انا الواحد القدام (به همین نحو 18سطر دیگر تکرار می شود».
(53)
باز از یک لوح دیگر:
«
بقوله ان هذا آثار نقطه عزوجل فی شئون الخمسه ، بسم الله البهی الابهی. الحمدالله الذی قد اظهر ذاتیات الحمدیات باطراز طرزاً طرزانیه و اشرق الکونیات الذاتیات باشراق شوارق شراق شرقانیه و الاح الذاتیات البازخیات بطوالع بدایع رقایع منایع مجد قدس متناعیه، استحمد حمداً ماحمده احد من قبل و لا یستحمده احد من بعد. حمداً طلع و اضأ و اشرق فانار و برق فأباد و اشرق فاضأ و تشعشع فارتفع و تسطع فامتنع حمداً شراقاً ذوالاشتراق و براقاً ذوالابتراق و شقاقاً ذوالاشتقاق، رقاقاً ذوالارتقاق. حقاقاً ذوالاحتقاق. کناز ذوالاکتناز، ذخار ذوالاذتخار، فخار ذوالافتخار و ظهار ذوالاظتهار».
(54)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
45- میرزا حسینعلی نوری (بهأالله)، کتاب مبین، ص .405
46- کتاب «بدیع»، چاپ 1286هص ق، ص .154
47- عبدالحسین نوایی، فتنه باب، انتشارات بابک، چاپ سوم، بهار 1362ص .14
48- عبدالحسین نوایی، فتنه باب، ص .160
49- عبدالحسین نوایی، فتنه باب، صص 164-.163
50- عبدالحسین نوایی، فتنه باب.
51- عبدالحسین نوایی، فتنه باب.
52- عبدالحسین باب، فتنه باب.
53- عبدالحسین نوایی، فتنه باب.
54 -عبدالحسین نوایی، فتنه باب.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 89/7/17 :: ساعت 2:51 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنجعزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) استسعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلامسبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلامپیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام در آیینه زیارتپیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»[عناوین آرشیوشده]